آتریناآترینا، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 7 روز سن داره

آترینا مسافر کوچولوی بهار

روزهای پایانی 9 ماهگی آترینا

آترینا روزهای پایانی 9 ماهگی رو به سر میبره در عین حال که لثه هاش اذیتش میکنن و کم تا قسمتی هم سرما خورده و مجبور شده دارو استفاده کنه. ولی با تمام این اوصاف همچنان بازی میکنه و مامان و بابا رو تو تفریحات همراهی میکنه. خدا رو هزار مرتبه شکر شب بیداریهاش کمتر شده و این شب های اخیر بهتر خوابیده. چند روزی به خاطر دندوهاش تب داشت که مجبور بودیم مدام پاشویه ت کنیم و بهش استامینوفن بدیم. الان که دارم این پست رو مینویسم آترینا روبروی لباسشویی وایساده و ماشین که داره لباسهاش رو میچرخونه آترینا هم باهاش حرف میزنه و گاهی هم تن صداش بالا میره و شروع به داد زدن میکنه.   و اینم چند تا عکس:   قربون ژست گرفتنت نفسسسسسسسسسسسس ...
25 آذر 1391

سلام پاییزی

سلام یه سلام پاییزی به دوستان خوب و همراهان همیشگی م. یه سلام پاییزی بعد از تأخیر نسبتأ طولانی.   بعد از این همه مدت فرصتی دست داده تا بیام و از خاطرات فرشته ی زندگیمون بنویسم اما نمیدونم از کجا شروع کنم و از چی بگم. در این یک ماه غیبت مسافرت بودیم به هر دوتا مامان جون و بعلاوه خاله هاو عمو و عمه سر زدیم خیلی بهمون خوش گذشت به خصوص به شما که حسابی تحویلت میگرفتن و باهات بازی میکردن آبان ماه مطب بریمت و گوش هات رو سوراخ کردیم و همون روز هم برات گوشواره و یه جفت النگو خریدیم ایشالا به سلامتی و شادی بپوشی عزیزم. متأسفانه بدلیل اینکه یکی از گوش هات رو دکتر بد سوراخ کرده بود مجبور شدیم بذاریم پر شه هفته دیگه دوباره مطب بر...
11 آذر 1391
1